آدمهای مشغول پوچ
که مرا ترک میکنند
تنهایی تیره شبانه ام، مرا در آغوش سرد خود میگیرد
همچون دره ای که با ورود دیو پلید شب میهراسد و میهراساند
آه ... کی صبح میشود؟
شب همگان را می آرامد
و مرا می پریشد
نور نقره ای در حجم هوای گرم و نمناک تابستان
گرمایی که نای جیرجیر کردن را از جیرجیرک میگیرد
شبهای کابوس تشنگی دیدن
شبهای خواب سراب دیدن
نه برای من، برای آنان که میخوابند
شب برای من فرصتی است برای ادامه بیکاری روز!
آه ... کی صبح میشود؟
آه ... کی شب میشود؟!
که مرا ترک میکنند
تنهایی تیره شبانه ام، مرا در آغوش سرد خود میگیرد
همچون دره ای که با ورود دیو پلید شب میهراسد و میهراساند
آه ... کی صبح میشود؟
شب همگان را می آرامد
و مرا می پریشد
نور نقره ای در حجم هوای گرم و نمناک تابستان
گرمایی که نای جیرجیر کردن را از جیرجیرک میگیرد
شبهای کابوس تشنگی دیدن
شبهای خواب سراب دیدن
نه برای من، برای آنان که میخوابند
شب برای من فرصتی است برای ادامه بیکاری روز!
آه ... کی صبح میشود؟
آه ... کی شب میشود؟!
۴ نظر:
salam agha hasan.mosaferat khosh gozesht?shere ghashangie,vali in hame naomido gham chera?motmaen bashid zendegio hartor ke negash koni hamun toram un beto negah mikone.gahi vaghta bayad ;chashmha bayad shost,jure digar bayad did
salam abji elmira
mamnoon, are khosh gozasht, jaye shoma khali
omidvaram in range siahe naomidi ham az sheram va ham az zendegim bere
mamnun ke be weblogam sar mizanid, vagti mibinam kasayi hastan ke chizayi ro ke tu weblog mizaram mikhunan vase neveshtano goftan tashvig misham
baz ham mamnun,
movaffag bashid
سلام خوبی بازم شعرت به دل نمیشینه هرچند به دل خودت بشینه برا شما کافیه ولی خب برا یه بارم که شده یه شعری بگو به دل مام بشینه اولش نمیخواستم بنویسما ولی خب ..... امیدوارم موفق باشی
برای تازه شدن دیر نیست.....
ارسال یک نظر